از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».

بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. 
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.


موضوعات مرتبط: تازه های زندگی نامه بزرگان دین ، شهدا ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:شهیدمحمدجهان ارا,زندگی نامه,زندگی نامه شهیدمحمدجهان ارا,شهدا,انصارالمهدی, | 2:35 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.